خبرگزاری مهر - گروه استانها:به مناسبت روز روستا سفری یکروزه داشتیم به روستاهای استان البرز. مسیرمان از سمت اتوبان کرج - قزوین است در مسیر با ترافیک سنگینی مواجهایم به سفر خود با چاشنی ترافیک ادامه میدهیم، جاده برایمان با تابلوی آبی رنگ سفری ایمن را آرزو میکند، در مسیر از تابلوای که نوشته شده قزوین ۵۵ کیلومتر میگذریم و کمی جلوتر از تابلوی طالقان، زیاران با فلشی به سمت راست هدایت میشویم. جاده باریک میشود و پیچ وخم های چالوس را به خود میگیرد.
روستای میانکوه و زیاران را رد میکنیم مغازه ها، آشکده، بستی فروشی و رستوان سنگی همه و همه در طول مسیر برای مسافران خاطراتی خوشمزه را رقم می زنند.
به «خوزنان» که میرسیم درختان با برگهای سبز و زرد و متمایل به نارنجی راز سایه ها را بر ملا میکنند. بعضی از خانه های روستا پشت این درختان محصور شدند. به روستای «قاضی کلایه» که میرسیم پیرمرها جلوی دکانشان مشغول گپ زدن خودمانی هستندپیچ ها تمام شدنی نیستند، به «صمغ آباد» که قدمگاه حضرت عباس(ع) در آن واقع شده میرسیم و تابلویی که روی آن نوشته به روستای سرسبز و تاریخی «ابراهبم آباد» خوش آمدید را میبینیم و دامنه های کوهستانی که تصویرهای زیبای از پاییز را نشانمان میدهند. البته گاه کم و گاه زیاد. و آنقدر بالا قرار داریم که آسمان از همیشه به ما نزدیک تر میشود.
حال دیگر به طالقان رسیده ایم، راننده که خود یکی از اهالی طالقان است با صورتی گل انداخته و هیکل نسبتا درشت رو به یکی از همراهانمان میگوید: اینجا خنکای خوش نسیم و گرمای سوزانی دارد ولی شرجی نیست.
راننده که همه وی را آقا غلام صدا میکنند، میگوید: طالقان ۶ تا پلنگ دارد که هر روز رصد میشوند نسل آنها در حال انقراض بود یک روز یکی از چوپانان گوسفندانش شکار دو تا از پلنگها شدند و این چوپان قضیه را به اداره محیط زیست خبر داد این خبر برخی از مردم را خوشحال کرد چرا که متوجه شدند نسل پلنگها منقرض نشده است.
راننده میگوید: آب شرب مردمان طالقان از چشمهها تأمین میشود.
وقتی سرما کشاورزان را عاصی میکند
از روی پلی که در اطراف رودخانه است، گذر میکنیم دو ساعت بیشتر است که جاده را طی میکنیم، اردکان، سد طالقان روستای سوهان و تاج سد طالقان را هم پشت سر میگذاریم راننده میگوید: در این اطراف روستایی بنام «نسا» است امروزه از بافت روستایی در آمده است، زیرا کشاورزان زندگی سختی در این روستا دارند و زمستانهای سخت باعث شده است که روستا و زندگی روستایی به دست فراموشی سپرده شود.
در همین حین؛ به پاسگاه طالقان پایین میرسیم و جاده باریک و باریکتر میشود راننده میگوید: مردم این روستا مشکل آب شرب دارند در میان صحبتهای راننده به کنار جاده نگاه میکنم به روستای «خوشابرود» رسیده ایم و باز هم جاده باریک و باریکتر میشود در دل درختان و دامنه ها قرار داریم و چند تن از اهالی روستا که در در حال چرای گوسفندانشان هستند را از دور میبینیم.
بوی طبیعت به مشام میرسد تکه ابرها شبیه نقاشی کودکانه شده اند چیزی نمانده است که به روستای «لهران» برسیم؛ روستای لهران مقصدمان است.
داود فلاح زاده مدیر بنیاد مسکن شهرستان طالقان بخش مرکزی، دهستان پایین طالقان، در میان حاضران است، وی میگوید: در این روستا طرح بهسازی معابر روستای با استفاده از مصالحی از خود طبیعت روستا در حال اجرا است.
فلاح زاده با بیان اینکه اعتبارات اجرای طرحهای عمرانی این روستا از اعتبار ملی و اعتبار محلی تامین میشود، می گوید: همه بودجه ای که برای این روستا در نظر گرفته شده است، حدود ۱۱۰ میلیون تومان است، فاز اول با ۵۰ میلیون تومان صد درصد به پایان رسیده است و فاز دوم با مبلغ ۶۰ میلیون تومان در دست اجرا است.
وی میافزاید: روستای لهران داری طرح هادی است این طرح در سال ۸۳ تهیه و بعدها بازنگری شده است.
فلاح زاده میگوید: بنیاد مسکن به مقاوم سازی واحد مسکونی در روستا کمک میکند تسهیلاتی به روستاییان پرداخت شده که به وسیله آن به مقاوم سازی واحدهای مسکونی بپردازند.
مدیر بنیاد مسکن طالقان میگوید: از سال ۸۴ تسهیلات ۵ تا ۱۵ میلیون تومانی با نرخ سود ۴ درصد به روستاییان پرداخت شده است در طالقان یکهزار و ۲۰۰ واحد مسکونی مقاوم شده وجود دارد و در روستای لهران نیز بیش از ۵ نفر از این تسهیلات استفاده کرده اند و تعدادی دیگر برای اخذ تسهیلات به بانک معرفی شده اند.
وی در پایان به اقداماتی برای پیشگیری خسارات و حوادث طبیعی چون سیل و زلزله در روستاها اشاره کرده و میگوید: استان البرز در معرض حوادث غیرمترقبه مثل سیل است پس از سیل اخیر از سوی استانداری، فرمانداری طالقان و همچنین مدیرکل بنیاد مسکن استان تدابیری اتخاذ و اعتباراتی پیش بینی شده است تا ۵۰۰ واحد مسکونی در سطح طالقان تسهیلاتی به مبلغ ۲۰ میلیون تومان برای مقاوم سازی واحدهای مسکونی که بر اثر سوانح سالهای قبل و یا سیل اخیر پرداخت شود نرخ سود این تسهیلات به صورت قرض الحسنه است و سود چندانی ندارد.
برای گپوگفت با اهالی روستا را پالا و پایین میکنیم و با یکی از اهالی روستا که پیرمردی آفتاب سوخته است به گفتگو مینشینیم؛ وی که خود را گرشاسبی معرفی میکند میگوید: ۱۵ تا ۲۰ خانوار در روستا لهران زندگی میکنند وضعیت آب و برق و گاز نامناسب است.
وی میافزاید: مشکل گاز حل نشده است و این در حالی است که در طول روز چند ساعتی برق هم قطع میشود.
پیرمرد نزدیک تر میشود و میگوید: چندی پیش داس به داخل چشمم رفت به علت اینکه خدمات درمانی در روستایمان وجود ندارد باید تا روستای دیگری میرفتیم اما آنجا هم پزشک فقط چهارشنبه ها می آید.
گرشاسبی میگوید: ناچار شدیم به شهر برویم و این رفت و آمدها هزینه بر است.
درد و دل های اهالی روستا تمامی ندارد و ما مجبوریم روستا را ترک کنیم . در ادامه مسیر به روستای دیگر بنام «شهراسر» می رسیم. این روستا کمی آباد تر از روستای قبلی به نظر میآید چرا که مرکز فوریت های پزشکی در اینجا مستقر است.
پیاده با همراهانم مسیری را طی میکنم از کنار خانههای روستایی با شیروانی آبی میگذرم بوی رب خانگی همه کوچه را به اشغال خود درآورده است و گلدانهای حسن یوسف از روی ایوان ها دیدنی است آری؛ اینجا روستا است.
خبرنگار و عکاس: الهام یوسفی
نظر شما